offthepost - بررسی تاکتیکی: ام کی دونز 4-0 منچستر یونایتد
تاکتیکهای MK Dons
در حالت عادی سرمربیهای با افکار هجومی تیمهای لیگ های پایینتر، در تقابل با تیمهای بزرگی چون منچستر یونایتد، افکارشان را کمی تعدیل می کنند. ولی سرمربی MK Dons، کارل رابینسون Karl Robinson تصمیم گرفت که از این رویه پیروی نکند. او فلسفۀ خودش مبنی بر بازی در نیمۀ رقیب و پرس در دفاع حریف را حفظ کرد.
دونز وقتی که توپ دستشان نبود، با چینش 4-5-1 دفاع می کردند در حالیکه خط دفاعیشان جلوتر از حالت عادی قرار داشت و وینگرها مدافعی منچستر یونایتد را برای خراب کردن بازیسازی این تیم از عقب زمین پرس می کردند.
ویل گریگ تنها مهاجم این تیم در ترکیب اولیه بود و دین بودیچ و سمیر کروترز مدافعین مرکزی منچستر یونایتد را از جناحین پرس می کردند. در هافبک مرکزی ،بن ریوس Reeves در رأس یک هافبک مثلثی کار را آغاز کرد، در حالی که درن پاتر و دله آلی دو قاعدۀ این مثلث درجلوی مدافعین تیم خودی بودند.
در هنگام تملک توپ، نجیب زاده ها (یا دون لقب MK Dons) می بایست که از عقب زمین بازی سازی می کردند در حالی که آلی گاهی از هر دو مدافع مرکزی توپ می گرفت تا حرکت را پایه ریزی کند. مدافعین کناری دین لوینگتون و جرج بالدوک نیز وظیفه شان در هنگام حمله نفوذ به نیمۀ یونایتد و پیوستن به وینگرهای جلوی خود بود.
از آنجایی که MK Dons از مرکز زمین حمله نمی کرد، ایجاد موقعیتهای دو به یک توسط مدافعین کناری و وینگرهایشان برابر سیستم وینگ بک منچستر یونایتد در جناحین زمین نقشی حیاتی ایفا کرد. |
تاکتیکهای منچستر یونایتد
این فرصتی عالی بود برای لویی ون هال تا ببیند که در ترکیب تیمش چه ابزاری در چنتۀ خود دارد. نقشۀ کلی بازی با همان چینش 3-4-1-2 مشابه برای سرمربی هلندی با دو وینگ بک حفظ شد. وظیفۀ تیمش دفاع از دایرۀ مرکزی میدان و همچنین در هنگام تملک توپ بازیسازی از عقب زمین بود.
وقتی که شیاطین سرخ تملک توپ را در اختیار داشتند، مارنیک ورمایل و مایکل کین وظیفه داشتند که همانند مدافعین کناری به جناحین زمین بروند و جانی اونز تنها در مرکز دفاع باقی می ماند. اندرسون توپ را از مدافعین دریافت می کرد در حالی که دیگر مدافع مرکزی، نیک پاول نیز برای پشتیبانی حمله ها جلوتر نفوذ می کرد.
وینگ بکهای تیم سعدی جانکو و ریس جیمز می بایست در جناحین زمین به بازی عرض می دادند و شینجی کاگاوا وظیفۀ ایجاد ارتباط بین هافبکهای مرکزی و مهاجمین را بر عهده داشت.
وقتی که تملک توپ دست حریف بود، کاگاوا باید به همراه خاویر هرناندز و دنی ولبک در حمله پرس توپ را در دایره مرکزی زمین اعمال می کردند. وینگ بکهای تیم، جانکو و جیمز باید به تعقیب مدافعین کناری تیم MK Dons به عقب می آمدند، در حالی که ورمایل و کین نیز به اونز نزدیک تر می شدند تا خط دفاعی فشرده را تشکیل دهند.
در خط هافبک نیز وظیفۀ پاول این بود که در کنار اندرسون، از خط دفاعی تیم در برابر هافکبهای حریف که قصد فرار از میانۀ میدان را داشتند محافظت کنند. |
تغییرات کلیدی در تاکتیکها
نجیب زاده ها در کار با توپ بهتر عملکردند و از اشتباهات یونایتد برای پیشی گرفتن در نتیجه و سپس افزودن فاصلۀ امتیاز استفاده کردند.
ون هال در طی بازی سیستم چینش 3-4-1-2 خود را حفظ کرد ولی تغییراتی هجومی را در تیم خودش صورت داد. با افزودن یک مهاجم سوم در قالب جیمز ویلسون تلاش کرد که بازی را برگرداند در حالی که آندراس پریرا نیز به خط هافبک اضافه شد ولی این تغییرات موجب باز شدن شکاف و روزنه در خطوط بی تجربۀ دفاع سه نفره و هافبک یونایتد شد.
هنگامی که نجیب زاده ها 2-0 جلو بودند، رابینسون می بایست از برتری تیمش حفاظت می کرد لذا خط دفاع تیم را با چینش 4-4-1-1 عقب کشید و به جناحین زمین چاشنی سرعت را اضافه کرد.
دنی گرین و دنیل پاول در جناحین زمین به بازی آمدند تا به ترتیب سرعت را به جناح راست و چپ زمین اضافه کنند. در حالیکه آفوبه نیز در خط حمله به عنوان تک مهاجم قدرت را چاشنی بازی Dons کرد.
همچنین وظیفۀ گرین و پاول این بود که در کنار هافبکهای میانی، دومین خط دفاعی تیم را در جلوی خط دفاعی دونز در یک سوم دفاعی خود تشکیل دهند. آنها از فضا سازی و خلق موقعیت تیم ون هال جلوگیری کردند، در حالی که در ضد حمله نیز زهردار ظاهر شدند. |