متن کامل نشست خبری فان خال

متن کامل اولین نشست خبری لوییس فان خال در منچستر یونایتد

در مورد سرمربی یونایتد شدن و معرفی شدن به سر بابی...

"اول از مه می خوام که از سر بابی چارلتون تشکر کنم چرا که این افتخاری بزرگه که به این ورزشگاه بیای و توسط سر بابی چارلتون مشایعت بشی. در اولین گامهام.. خوب درسته اولین گامهای من در بایرن و بارسلونا بودن، ولی به عنوان تمرین دهنده و مربی یونایتد این گامهای امروز اولین گامهای من بودن و من خیلی مفتخرم که این گامها رو در کنار سر بابی چارلتون برداشتم. من سن و سالم اونقدر قد می ده که بازیهای او رو دیده باشم و لذا می دونم که او چه معنایی برای منچستر یونایتد و فوتبال انگلیس داره. همگام شدن با او افتخار بزرگی بود."

در مورد بازگرداندن سرخها به صدر...

"من منتهای تلاشم رو به کار می گیرم - این چیزیه که از من بر میاد. نمی تونم پیش بینی و برآوردی داشته باشم چون هیچ وقت نمی تونید مطمئن باشید. اینجا بزرگترین باشگاه جهانه - در دو روز من فهمیده ام که یونایتد چه باشگاه بزرگیه و همچنین اینکه اسپانسرها چقدر حایز اهمیت هستن. من باید کار کنم، من باید یک تیم رو مهیا کنم و باید با این باشگاه بزرگ وفق پیدا کنم - این کار ساده ای نخواهد بود و من منتهای تلاشم رو انجام خواهم داد و اگر دوران ورزشی من رو ببینید، می تونید دستاوردهام رو ببینید. همینها رو می تونم بگم. آینده نشون خواهد داد که آیا می تونم دوباره اونا رو تکرار کنم یا نه."

پس شما اعتقاد دارید که یونایتد بزرگترین باشگاه در جهان هستش؟

"اینجا بزرگترین باشگاه جهانه دلیلش هم شهرتی هست که در سراسر دنیا داره. در ورزش شما هیچ وقت بزرگترین باشگاه نیستید چون هر فصل باید این بزرگی رو ثابت کنید. فصل قبل هفتم شدید خوب پس بزرگترین نیستید. ولی این باشگاه شهرتش هست که در دنیا زبانزده. وقتی که در چین یا برزیل بودم و مربی تیم هلند مردم در مورد یونایتد صحبت می کردن. تفاوت بین این دو مسئله اینه (بزرگترین بودن از نظر شهرت و از نظر ورزشی). انتظارات زیاده ولی از طرفی هم چالشی عالی محسوب می شه به خاطر همین انتظارات زیاد. برای همین من این باشگاه رو انتخاب کردم. منبا بارسلونا کار کردم، که از نظر من تیم اول اسپانیاست، آیاکسی رو مربیگری کردم که تیم اول هلنده، و بایرن مونیخی رو مربیگری کردم که در آلمان بزرگترین تیمه. و اکنون من در منچستر یونایتد هستم، تیم اول انگلیس. امیدوارم که تمامی انتظارات رو برآورده کنم ولی سخت خواهد بود."

شیوۀ شما چگونه ست؟

"روش من همیشه یکیه. من فعلا می خوام بازیکنا رو زیر نظر داشته باشم، بازیکنا نشان خواهند داد. البته که من شیوۀ بازی بازیکنا رو می شناسم ولی بازیکنایی که دارم رو نمی شناسم. در 3 یا 4 هفته ی ابتدایی می خوام تواناییهاشون رو ببینم و بعدش شاید چندین بازیکن جدید بخرم. شاو و هررا در لیست بودن. من اجازۀ خریدشون رو دادم چون دوستشون دارم. ابتدا می خوام که عملکرد بازیکنا تحت فلسفۀ خودم رو بررسی کنم."

انتظارات هواداران...

"مالکین و رؤسا اعتماد بالایی به من دارن. اونا نزد من اومدن و من براشون فلسفۀ خودم رو شرح دادم و اونا هم به وجد اومده بودن. به خاطر همینه که من اینجام. ما باید صبر کنیم و ببینیم که آیا من می تونم انتظارات این آدمها و هواداران رو بر آورده کنم یا خیر. هوادارا خیلی مهم هستن، من این رو می دونم. شما نمی تونید از آینده چیزی بگید. در جهان فوتبال هیچ چیز رو نمی تونید پیش بینی کنید. هیچ کس نمی تونست پیش بینی کنه که هلند در جام جهانی انقدر خوب عمل کنه، هیچ کس نمی تونست پیش بینی کنه که آلمان 7-1 برزیل رو شکست بده. شما هم این رو می دونید... پس چرا می پرسید؟" (مترجم: فان خال اینجا به پیروزی 3-0 هلند برابر برزیل هم اشاره می کنه ولی سایت باشگاه بعضی جمله ها رو حذف کرده )

چه کسی کاپیتان خواهد شد؟

"همۀ بازیکنا گزینه های احتمالی هستند. من باید بشناسمشون، لذا از 4، 5 یا 6 هفته زمان استفاده خواهم کرد. یا شاید هم بشه دو ماه. برای من نقش کاپیتانی خیلی حایز اهمیت هستش. لذا من به زمان نیاز دارم. گاهی من این زمان رو در اختیار نداشتم - لذا مجبور بودم که تصمیمات سریع اتخاذ کنم. ولی تصمیمات سریع همیشه خوب نیستن. من از زمان خودم برای این تصمیم استفاده خواهم کرد. به نظر من کاپیتانی خیلی مهمه."

آیا این فلسفه راهش را به سمت تیم جوانان هم پیدا خواهد کرد؟

"مالکین و نایب رییس اجرایی، اد وودوارد از من خواستن که نقطه نظرات در این مورد رو بگم ولی پروژۀ اصلی تیم اصلی هستش. تیم اصلی پروژۀ کوتاه مدتتر نسبت به تیم جوانان هست - تیم جوانانی که پروژه ای بلند مدت هستش. سال اول یا ظرف دو سال باید سواشون کنیم. فعلا، من به تمام دانش و اطلاعاتم برای انتقال فلسفه ی خودم در این انتخاب و به گزینی نیاز دارم. شما باید برای این کار به من زمان بدید. نه فقط شما، بلکه نایب رییس اجرایی و همچنین مالکین."

در مورد آیندۀ کلاس 92...

"نیکی بات در حال حاضر داره به ما کمک می کنه، پل اسکولز هم برنامه داریم نقشی براش پیدا کنیم و همچنین برای فیل نویل، من باور دارم. این خواستۀ ماست. ولی باید امکانش هم باشه و ما بررسیش خواهیم کرد. ما باید با کیفیتی که این افراد دارن تطبیق بدیم خودمون رو. این کار آسونی نیست. باید شخصا باهاشون صحبت کنیم - برای همین هم باید صبر کنیم و منتظر باشیم."

چرا شما تعطیلات نرفتید؟

"اجازه ش نیست! البته که بهتر بود اگر کمی مرخصی می رفتم یا اینکه ژانویه به تیم ملحق می شدم. ولی وقتی بزرگترین باشگاه دنیا من رو می خواست نمی تونستم این فرصت رو از دست بدم. این چالشی بزرگ برای منه، یک هدف بزرگ. وقتی که چالش و رقابتی مثل این در پیش باشه من هیچ وقت اجازه نمی دم از دست بره. همین هم برای من تعطیلاته. من همین شیوه کار کردن رو دوست دارم."

شخصیت شما چگونه است؟

"من دموکراتیک (مبتنی بر نظر جمع) هستم و با انسانهای دیگر همدل. البته که من شخصیتی قوی دارم، ولی شخصیتهای دیگۀ من برجسته تر و مهمترند. این راز شخصیتی منه."

فصل موفق چه فصلی خواهد بود؟

"نمی دونم چون اول باید ببینم که بازیکنا چطور فلسفۀ من رو پیاده می کنن و چقدر سریع می تونن این فلسفه رو اقتباس کنن و بعدش می تونم پاسخ بدم. من با اکثرشون هنوز کار نکردم لذا باید صبر کنیم و ببینیم. این ارتباط بین بازیکنها و سرمربی حایز اهمیته."

آیا مقام چهارمی حداقل توقع شما از این ترکیب است؟

"من رقابت همیشه باید برای اول شدن باشه نه چهارم شدن، ولی وقتی بعد یک فصل بخواین عملکرد رو بررسی کنید، به ارتباط و کنش واکنش (کلیک؟!!!) بین بازیکنا و مربی بستگی داره."

در مورد آمدن به انگلیس...

"من هیچ وقت در لیگ برتر کار نکرده بودم لذا این چالشی بود که می خواستم باهاش روبرو کنم خودم رو. من در اسپانیا و آلمان در زمان حضورم در بارسلونا فکر می کنم که آن زمان بهترین لیگ لیگ اسپانیا بود. و در زمان حضورم در آلمان ما بهترین لیگ بودیم. و شاید وقتی اینجا کار می کنم هم لیگ برتر بهترین لیگ باشه!

آیا شما مستبد هستید؟

"رسانه ها می خوان این جنبۀ شخصیتی رو بزرگ نمایی کنن. ولی این بخش شخصیت من اندکه. ولی وقتی که مدام یک حرفی رو در رسانه تکرار کنید همه فکر می کنن که واقعا همینطوره. من همیشه یه آدم هستم. وقتی که من 39 ساله بودم، وقتی که کارم رو در آیاکس شروع کردم - من تا 37 سالگی به عنوان فوتبالیست حرفه ای فعالیت داشتم و به عنوان یک کمک مربی - شخصیتم در واقع تغییری نکرده. همونجور مونده. ولی استبداد و شخصیت قوی یک چیز نیست و خیلی از مردم فکر می کنن که هست. من فسفله ای قوی دارم. من هر سال تمرین کردم، همین این فلسفه رو تأیید می کنه. سرالکس هم فلسفه ای قوی داره، که همیشه هم مورد تأیید بود چون او جامهای زیادی رو برد. امیدوارم که منم بتونم همینکار رو بکنم."

شما با سر الکس صحبت کرده اید؟

"سرالکس تماس گرفت تا به من تبریک بگه و ما در مورد نوشیدن قهوه یا خورد یک وعده غذا با هم صحبت کردیم. ما همیشه به انجمنهای یوفا دعوت می شدیم و همیشه با هم یک گیلاسی شراب می زدیم. ما همدیگه رو خیلی خوب می شناسیم. من برنامه دارم قهوه و مشروب با او بنوشم - شاید بهترین شرابی که بتونم فکرش رو بکنم."

سرمربی یونایتد بودن چه حسی دارد؟

"شرح دادنش دشواره. من فقط دو روز اینجا بودم. آدمهای زیادی رو ملاقات کردم و وقتی شما مردمی رو میبینید که عاشق باشگاه هستن، مثل یک خانوادۀ بزرگه و اونا انتظارای زیادی از من دارن، خیلی برای ملاقات با من هیجان دارن، ولی آیا می تونم این انتظارات رو برآورده کنم؟ فکر می کنم بتونم، ولی به خاطر بزرگی این باشگاه همیشه اینکار اینجا سختتره. همچنین اینکه این باشگاه به شیوه ای تجاری هدایت می شه و ما باید این نیاز باشگاه رو هم برآورده کنیم و همیشه همزمان مقدر نیست که هم انتظارات تجاری و هم انتظارات فوتبالی برآورده بشن. بعد دو روز حس می کنم این بزرگترین چالش پیش روی منه. امیدوارم که بعد تور امریکا این مسئله تغییر کنه اگرچه چشمم آب نمی خوره!"

بازیکنان با تجربه ای چون وین رونی چقدر برای شما حایز اهمیت خواهند بود؟

"باید بدونید که من همیشه اینطور نیست که با تجربۀ بازیکنا متقاعد بشم. بارها گفتم که مثلا به پسری مثل کلارنس سیدورف نگاه کنید - من اولین بازیش رو در آیاکس بهش دادم. به عنوان یک پسر 16 ساله با تجربه تر از یک بازیکن 30 ساله عمل می کرد. این به شخصیت آدم بستگی داره. شما از رونی نام بردید، ولی برای مثال، مایکل کریک، روز قبلش مصدوم شد و لذا در نظر من ضربۀ بزرگی بود چون او با تجربه ست. همیشه این مهمه که ما بازیکنای با تجربه داشته باشیم، ولی با تجربه نه فقط از نظر سن، و نه فقط از نظر تجربۀ فوتبالی، بلکه از نظر شخصیت انسانی. فلسفۀ من در یک بازیکن فوتبال خلاصه نمیشه، بلکه کل جنبه ها. که از این نظر دیگه بازیکنای با تجربه خیلی زیاد نیستن." منبع